پیدایی مکتب خسروشاه (... یانیقتپه ... )

اثر دو جلدی " پیدایی مکتب خسروشاه ( معماری، ظروف سفالین یانیقتپه، دوره هشتم هفتوان تپه و سایتهای مرتبط )" در ۷۹۰ صفحه عبارت از ترجمه انگلیسی به فارسی توسط ندا بیگی خسروشاهی و مقدمه سعید بختیاری خسروشاهی است که در سال ۱۴۰۳ از انتشارات یایقالا مستقر در خسروشاه انتشار یافته است. این دو مجلّد کتاب ، در اصل مجموعه تحقیقات چارلز برنی به سالهای ۱۳۴۱-۱۳۳۹ را شامل میشود که بعد از چند سال توسط جی. دی سامرز و بعنوان دفاعیهی دکترای رشتهی باستانشناسی ایشان در سال ۱۹۸۲ و در دانشگاه منچستر گردآوری و ارائه شده است. آنچه در زیر مطالعه خواهید نمود، مقدمهی ترجمهی این اثر است که به قلم استاد س. بختیاری خسروشاهی به رشتهی تحریر در آمده است :
« مکتب خسروشاه »
چهارراه بینالمللی تمدنها ، یا در اصل نقطهی مرکزی این چهارراه بینالمللی که همانا سایت باستانی یانیقتپهی خسروشاه است ، در حدود دو کیلومتری سمت غربی شهر خسروشاهِ آذربایجانشرقی ؛ و در ۳۰ کیلومتری تبریز ، در جادهی باستانی ابریشم خوی - خسروشاه - مراغه و در جوار آجیچای ( رود تلخ / تلخینهرود ) واقع شده است. این تپهباستانی به مثابهی دیوار اشتراکی مابین دو کهنکوی قرهتپه و تازهکندِ خسروشاه قرار گرفته و یکی از تپههای اصلی چهارگانهی باستانی ( یانیق ؛ سئیران ، قیزقالا ، پرهدیزه )ـی موجود در خسروشاه است که دورتا دور این شهر تاریخی باستانی را با دیوارهای متصل به هم احاطه کرده و خسروشاه را میان چهار قلعهباستانی حفظ و حراست نموده است. بر مبنای کهنباور مردمان باستان این دیار، در این چهار تپه و قلاع مذکور که به یمن چهار عنصر اصلی حیات بنا شدهاند، مراسمات نوروزی و چهارگانه هفتههای آخر سال ( جشن آب - خاک - باد - آتش / بایرام آیینین سون چرشنبهلری ) به ترتیب و یکی پس از دیگری برگزار میشدند.
طبق آثار مکشوفه نیمه کاوش شده و بر اساس تاریخ بلندبالای یانیقتپهی واقع در این شهر شاهنشین یعنی خسروشاه ؛ و بر پایهی قیاس آن با سایر تپههای باستانی حوزهی دریاچه شاهی ( دریاچه اورمیه ) به جرات میتوان گفت تجربهی اولیه یکجانشینی نوع بشر در این حوزه شکل گرفته است. نیز فسیلهای یافت شده حیوانات موجود در پهنه این شهر باستانی بالاخص آواراق خسروشاه ( رشته کوههای غربی سهند متصل به سایت مذکور ) نشان از آن دارد که چهارپایان دامی و احشام ابتدای ساکن توسط بشر در این جغرافیا رام شده و به عنوان لیست اولیهی دامی مورد استفادهی انسان قرار گرفته است. بیشک پیرو همین دستیابی، مهار حیوانات چالاک همچون اسب که مناسب میدانهای نبرد بودند نیز جزو نخستین مهار و پرورش یافتهگان این جغرافیا و مشخصا بخش آران خسروشاه (...ایلخیچی ) است. همینطور کشف اولین تنور باستانی نانوایی و سنگ آسیاب و سایر ادوات اولیهی کشاورزی در لابلای این تپهی متصل به خاک بسیار حاصلخیز ساتین ( ساتین توپراقی )، حکایت از تمدن اولیه در حوزهی تغذیه و سلامت بشری دارد. باز، قدمت حاصله از کشف کوزهها و خمرهها با شمایل کرویشکلِ رنگآمیزی شده به رنگ نیلی و لاجورد و فیروزه فام از این شهر مدور باستانی را میتوان ماکت اولیهی ابنیهجات دورههای بعدی نظیر قلعهها ، ارگها ، کلیساها ، مساجد ، و سرایهای سلطنتی عنوان نمود که جای هیچگونه شک و ریبی در جایگاه بسیار اعلای این سایت باستانی برجای نمیماند. چراکه همین سبک معماری مدور مکتب خسروشاه و نیز سبک سفالینههای سایت باستانی خسروشاه علاوه بر سبک سازههای هرمی موجود در مصر باستان که بعدها حالت سنگی و هرمی این خانههای گلی را شکل داده است، معماری سنتی اماکن مذهبی مسیحیان را نیز تحتالشعاع قرار داده است. حیرتآورتر از موضوعات فوق، گنبدی/ گونبَزی و محرابیشکل بودن طاق این خانههای موجود در یانیقتپه است. همانا این امر حکایت از شکلگیری ابتدایی فلسفهی کیهانی دارد که بعدها سبک معماری جهان مسیحیت و یهودیت و اسلام از همین باور آسمانی عینیت و نمود یافته است. علاوه بر شیوع این نوع معماری در ادیان جهانی، حتی میتوان گفت معماری رومی- یونانی نیز ریشه در همین تمدن مکتب معماری خسروشاه دارد.
جهت استحکام این فرضیهی قریب به یقین، از میان بیشمار شواهد مستدل شیوع این تمدن از خسروشاه، اشارهای گذرا به ریشهی عینک یوپیک/یاپیک بومی آلاسکا و یا همان عینک سلطنتی تماشای نبرد گلادیاتورهای روم باستان؛ یا آن عینک قضاوت قاضیان چین باستان؛ در اصل از همان عینک استخوانی یافت شده از شهر باستانی یانیقتپه خسروشاه نشات میگیرد. چرا که این به اصطلاح عینک، با ساختاری ابتدایی و نیز تاریخچهای کهنتر از سایر گؤزلوک و اوزلوکهای ( چشمبند و روبند ) یافتشدهی مذکور، این ادعا را کاملا به ثبوت میرساند که اصالت آن، نه روم و نه چین و نه مردمان بومی آلاسکا، بلکه همان کهن مردمان جغرافیای باستانی ساکن در آران خسروشاه یعنی یانیقتپهی واقع در کهنکوی تازاکند / قرهتپه خسروشاه است.

بر اساس همین سند و ادلههای بسیار دیگر میتوان گفت کهن تمدن موجود در یانیقتپه، سهم بسزایی در تمدنسازی نوع بشر در جغرافیایی متفاوت ایفا نموده است که مردمان این نواحی در مهاجرتهای خود علاوه بر تمدن چین و روم؛ حتی برخی بومیان قارهی آمریکا را مدیون خلاقیت و نبوغ ذاتی خویش نمودهاند. البته بر پایهی نظر اینجانب، علاوه بر جنبهی اپتیکی این به اصطلاح عینک یوپیک، میتوان اذعان داشت این شیء بیشتر به نقاب صورت میماند که احتمالا در میادین نبرد بهکار برده میشد. در اینباره گفتنیها زیاد است؛ انشاءالله در ترجمه آثار بعدی...

مختصری در خصوص ریشهشناسی کورا – ارس ( کوراس ) :
جهت اینکه اثر پیشروی با محوریت تمدن کورا - آراز ( فرهنگ یانیق ) نامیده شده است ، لازم است تا مختصر ریشهشناسی در خصوص واژهی « کور » و همینطور واژهی « آراز » که در جای - جای اثر آمده است، ارائه نمائیم : « کور » در اصل به نام رودخانهای اطلاق میشود که گویش محلی آن به شکل " کورچای " است.
لازم به ذکر است رودخانه دیگری درست با همین عنوان ( کور چایی ) در جنوبغربی خسروشاه و در امتداد رشته کوههای غربی سهند منتهی به روستای " کردلر خسروشاه " کهن موجود است که بدون تردید مردمان این روستا نام آن را همچون سایر روستاهای " کوردلر / کردلر " موجود در آذربایجان از همان رودخانهی مادر، یعنی کورچایی وام گرفته و به احتمال بسیار ساکنان نیز از حاشیهی همان رودخانهی کبیر به عنوان مهاجر به این مناطق آمدهاند و یا بالعکس... اما معنای واژهی « کور » از خانوادهی زبانهای التصاقی و شاخهی ترکی است که حالت آذری آن نیز به صورت « گور » ( آب ، آتش یا هر چیزی از این دو عنصر را که شدت و حدت زیاد یابد ، گور نامند. مثال : اوت چوخ گور یانیر ؛ سئل سویو چوخ گور آخیر = "بسیار زیاد" بودن شعلهی آتش و یا هجم سیلاب ) ؛ آراز نیز از خانوادهی زبان التصاقی و شاخهی ترکی آذربایجانی است که از دو بخش آر - آز تشکیل یافته است : « آر » بنواژهی لغاتی در ترکی همچون آری ، آرینمیش ، در معنای تصفیه یا صاف شده ، زلال ؛ « آز / آس » نیز عین بنواژهی آذربایجان / آزربایجان است که حکایت از قوم باستانی آسها دارد. بنابراین کور آراز به جغرافیای مابین دو رودخانه کور و آراز اطلاق میگردد. از نظر راقم ، واژهی قفقاز نیز با اندکی واکاوی حالت اختصاری واژهی کوراس در گویش اقوام همجوار است.
یانیقتپهی خسروشاه به عنوان نقطهی مرکزی تمدن یانیق یا کور - آراز ( از لحاظ قدمت ، اصالت و اشیاء مکشوفه ) بوده که در رأس هر سه دورهی طلایی ، یعنی دوره اول ، دوم و سوم قفقاز / کوراس واقع شده است. این تمدن گستردهترین فرهنگ با مشخصههای ظروف سفالی دستساز به رنگ فیروزهای و لاجوردی و قرمز و مشکی صیقلی ساده یا تزئیندار ، و اجاق یا شومینههای نعل اسبی است که از بارزترین ویژگیهای این مکتب فرهنگی متمدن به شمار میآید. باوجود ساختار دایرهای خانهها که از دیگر شاخصههای آن است، در پارهای لایههای یافتشده مکتب معماری دالما و مستطیلی نیز یافت شده است. به عبارتی جامع میتوان گفت : فرهنگ کوراس یا مکتب معماری خسروشاه در واقع چهارراه بینالمللی تمدنهاست که در جغرافیای سهگانهی خسروشاه ( آران - اورتا - آواراق ) شکل گرفته است. بر همین پایه به جرات میتوان اذعان داشت که منطقه باستانی مذکور منبع اصلی پاسخ به تمام مجهولات تاریخی باستانی است که سالهاست ذهن شاخههای مختلف علوم مرتبط و عالمان را مشغول خود ساخته است.
...جای بسی مباهات است که پس از دو قرن فرود و نزول تاریخی فرهنگی ، امروزه خسروشاه بدان جایگاه فرهنگی مدنی نایل آمده است که اولین کار تحقیقاتی مربوطهاش یعنی یانیقتپهی خسروشاه را توسط بانویی بومی - خسروشاهی ، از زبان انگلیسی به فارسی باز میگرداند. مدیرمسئول ارجمند انتشارات یایقالا سرکار خانم بیگی خسروشاهی کار ترجمهی این اثر دو جلدی را عهدهدار شده و با نهایت دقت لازم در امر ترجمه آنرا به انجام رساندهاند. بر همین مبنا میتوان ایشان را جزو بانوان فرهیخته و بسیار دغدغهمند و توانمند ، و نیز الگوی فرهنگی بانوان خسروشاه و فرهنگبان کوشای این دیار معرفی نمود که با وجود تمام مشکلات و مصائب این مسیر ، حامی و تکیهگاه همیشهگی اینجانب در زادگاه ارجمندمان هستند و علاوه بر گردآوری و صفحهآرائی آثار تاریخی ادبی مربوط به خسروشاه ، در عرض این چند سال توانستند کار ترجمهی این اثر ارزشمند را نیز با تمام مرارات به اتمام برسانند. البته شایان ذکر است این اولین اثر تالیف شده در خصوص یانیقتپه ، آخرین اثر حوزهی مربوطه نیست ؛ چرا که در کنار ترجمهی اثر پیشروی ، ترجمهای دیگر از تحقیقاتی متفاوت سابقا در ایران و توسط مترجمی دیگر ( صمد علیون خواجه دیزجی ) تحت عنوان « باستانشناسی آذربایجانشرقی ۲ یانیقتپهی خسروشاه » نشر یافته است. همینطور دفاعیهها و پایاننامههایی توسط دانشجویان این رشته در دانشگاههای معتبر کار شده است. باز اثر جامعتر دیگری بهسالهای اخیر از طریق انتشارات Peeters Press ( انگلیس ) در خصوص یانیقتپهی خسروشاه به چاپ رسیده است :
( Yanik Tepe Nothwestern Iran, The Early Trans Caucasian Stratigraphy and Architecture, 2013, Summers, G.D. Leuven, Paris and Walpole MA , Peeters Press ) ( یانیقتپه شمالغربی ایران، لایهنگاری و معماری ماورا قفقاز اولیه، ۲۰۱۳، سامرز، جی.دی ؛ لئوون، پاریس، و والپول ام.آ ، انتشارات پیترز ) -و جلد دیگر به سفالها و یافتههای دیگر اختصاص یافته است که احتمالا در اواخر سال میلادی قبل ( ۲۰۲۲ ) نشر یافته است.
- علاوه بر موارد برشمرده در داخل و خارج ، پراکنده مقالاتی در همین باب در مجلات اروپائی نیز به چاپ رسیده که امید میرود این آثار یکی پس از دیگری توسط مترجم ارجمند این اثر ترجمه شده و در اختیار علاقهمندان تاریخ و فرهنگ خسروشاه قرار گیرد تا بلکه از این طریق بازشناسی مکتب خسروشاه برای عموم پژوهندهگان حوزهی مربوطه فراهم آید. البته که این مهم میسر نخواهد شد، مگر به حول و قوهی حضرت باریتعال ؛ و عنایت اهالی دغدغهمند و مسئولان محترم که متاسفانه به هر دلیل موجه و غیر موجه تا بدینروز حمایت شایسته و بایستهای از سوی آنان در راستای قدردانی از زحمات بیشائبه و بیمزد و منت این مترجم و مؤلف و مدیرمسئول تنها موسسهی انتشارات در خسروشاه به عمل نیامده است. اما خوشبختانه آنگونه که از شواهد و قراین معلوم است ؛ امید میرود دیگر مسئولان این خطه بر اساس بیداری فرهنگی اجتماعی اهالی و سطح دانش والایی که این سالها بدان نایل آمده است ؛ بیش از پیش در راستای حفظ ارزشها و داشتههای مادی معنوی خویش کوشا باشند، انشاءالله...
پینوشت :
در آخر جادارد از حمایتهای مادی - معنوی بخشدار فرهنگدوست بخش خسروشاه، جناب آقای اکبر قلیپور و دهیاران و شورای اسلامی بخش خسروشاه که بخاطر تامین هزینهی چاپ اثر قبول زحمت فرموده و تشکیل جلسه دادند و با تصویب و تایید خویش بخشی از هزینه چاپ این دوجلد را فراهم آوردند تشکر نماییم.
این موضوع نیز نباید از قلم بیفتد که علیرغم تمایل قلبی آن مترجم ارجمند، متاسفانه ذکر تقدیر از مقامهای مسئول مذکور در کتاب امکانپذیر نبود. چراکه تشکیل جلسه و خروجی آن جلسه با تاخیر سهماهه روبرو شد که در این بازهی زمانی مجوز چاپ کتاب از سوی ادارهی محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی استان صادر شده بود و با توجه به این امر ذکر و گنجاندن تشکرات قلبی مترجم از حامیان محترم در آن بازه مطابق و موافق با اصول و قوانین نشر نبود...
بنابراین این تحریر، کوچکترین کاری بود که میتواند عرض تقدیر و تشکرات ما را به محضر حضرات محترم حمایت کننده برساند.
بنابراین مطابق وظیفهی ادبی - فرهنگی، مترجم و مهتم این اثر دوجلدی متعهد میشوند تا در آینده، موضوع قدردانی از محضر حضرات محترم حمایتگر، پس از اخذ مجوز، در تکثیر و نشر انبوه و اصلی آن قرار گیرد.
✍️ : سعید بختیاری خسروشاهی . تابستان ۱۴۰۲ .
