معرفی سیرانتپه و سه تپهی باستانی خسروشاه
برگرفته از کتاب « سئیرانتپه منظومهسی » -( چاپ اول؛ انتشارات نباتی۱۳۹۷ / چاپ دوم با ضمایم ؛ انتشارات یایقالا ۱۴۰۲ ) س. بختیاری خسروشاهی.
سیرانتپه ، پره دیزه ، قیزقالا ، یانیقتپهی خسروشاه ...
بخش خسروشاه ، به مرکزیت شهر خسروشاه جزء بخشهای شهرستان تبریز به شمار میرود که در جانب غربی و انتهای رشته کوههای سهند/ ساواند ( آواراق ) قرار دارد. خسروشاه از طرف شمال با سردرود و تبریز و از طرف شرق با اوسکویه و از طرف جنوب با شهرستان آذرشهر ( توفارقان ) و از طرف غرب پس از گذر از اراضی تنی آران خسروشاه با شهرستان شبستر همسایه است. این شهر با گذر از آمار جمعیتی افزون از ۴۰۰۰ هزار نفر از اسکو، و نیز در مرکزیترین نقطه به شهرها و شهرکهای صنعتی موجود در اراضی تنی خود، در فاصلهای ۳ کیلومتری با اسکو قرار دارد. این در حالیست که ( برخلاف قوانین جاری در کشور و حتی قوانین معمول در دنیا ) شهر مذکور به عنوان شهرستان، ولی خسروشاه با مدیریت بخش اداره میشود!... علاوه بر آن ؛ چهار سوی این شهر تاریخی فرهنگی ( خسروشاه ) را چهار تپهی باستانی مشرف بههم فرا گرفته است که هر یک از این تپهها از چنان بار تاریخی عظیمی برخوردار است که نیازی به واکاوی و تشریح مفصل آن در اینجا نیست؛ چرا که نام هرکدام از این تپهها برای اهل علم تاریخ مجلدی کتاب را یدک میکشند که لنگر تاریخی - فرهنگی آذربایجان ایران محسوب میشوند. با توجه به قرون ماقبل که ساخت و سازها از لحاظ ارتفاع پایینتر از این دوره بود، همچنین روشناییهایی که از وجود الکتریک حادث شده است، بیتردید این تپهها پل ارتباطی مردمان ساکن این منطقه در موقعیتهای حساس جنگی و اجرای آئینها و.س بشمار میآمد طوریکه اگر بربام هریک آتشی افروخته میشد برای تپههای سهگانه دیگر قابل رؤیت بود.
.
تپه دیزج ( دیزه تپهسی - روستای تاریخی دیزج امیرمدار ) :
قله تپه ( دیز ) مانندی در روستای دیزج امیرمدار؛ که نام این روستا را از هر منظری بنگریم، تاریخی بالای هزاره را یدک میکشد. حتی وجود آرامگاه « سلطان امیر مضر بن عجیل » در این تپه نتوانسته نام باستانی دیزه را از پیشانی آن بزداید. لازم به ذکر است که این آرامگاه برخلاف نظر عوام که به امامان ارتباط میدهند و از آن با عنوان امامزاده یاد میکنند، در واقع مربوط به امیر قشون عرب بوده و طبق اسناد عدیدهی تاریخی پسر عمّ حضرت محمد ( ص ) و یادگاری از دوران جنگ اعراب در این منطقه است. واژهی دئژ / دژ / دئز/ دیز، که در اصل برگرفته از فرهنگ ترکی"دیز" ( زانو ) میباشد، در تصویرسازی ذهنی کهن-مردمان این مرز و بوم از حالت تا شده و تدافعی زانو ( دیزک / دیزج ) مرتبط با جغرافیای خویش الگوبرداری شده است. ما، با توجه به جغرافیای آن، این لغت را مناسبتر از سایر تعابیر دانسته و در اینجا آوردیم. به هرحال، این تپه در شرق سئیرانتپه و در روستای دیزج با فاصلهی تقریبی کمتر از یک کیلومتر چسبیده به اراضی شهر خسروشاه واقع شده است. از میان سنگهای به تاراج رفتهی آن، میتوان به سنگ شفای موجود در بقعهی سلطان امیر مضربن عجیل، و نیز سنگ عمر ( عُمَر داشی ) و نیز تخریب سنگنگارههایی به تصویر ماه و خورشید و ستاره ( گون - آی – اولدوز ) اشاره نمود..
یانیقتپه / تپه سوخته :
این تپه حدودا در ۲ کیلومتری غرب خسروشاه ، و حاشیهی آجی چای ( تلخه رود ) در مابین دو روستای قاراتپه- تازاکند خسروشاه که نام آن بیمسماع با این تپهی سوختهی باستانی نیست، واقع شده و تا به امروز تاریخ شش هزار سالگیاش به اثبات رسیده است. البته یانیق تپه اغلب با نام " شهر باستانی یانیق " همراه است. - آثار تاریخی بسیاری که در اواخر دهه ۳۰ ش از آن کشف شد، دلیل صحت این ادعاست که امروزه در موزهی ارومیه و آذربایجان و نیز لوور فرانسه محفوظ هستند...
علاقمندان در این باره میتوانند کتاب « باستانشناسی آذربایجان شرقی ۲ ، یانیقتپه خسروشهر » ( خسروشاه ) ؛ یا کتاب دو جلدی « پیدایی مکتب خسروشاه ... » ( ترجمهی انگلیسی به فارسی خانم ندا بیگی خسروشاهی، اثر دو جلدی جفری سامرز که متشکل از گزارشات محقق اصلی آن یعنی چارلز برنی انگلیسیست – منشر شده از انتشارات یای قالا ، ۱۴۰۳ ) را مطالعه نمایند. علاوه بر آن، خبر خوش دیگری نیز به علاقمندان حوزهی تاریخ خسروشاه-آذربایجان داریم، که همانا گردآوری کتاب دیگری توسط جناب پورحسین خونیق میباشد که طبق نقل قول مولف، حاصل زحمات ده سالهی ایشان درباره یانیقتپهی خسروشاه است...
قیزقالا تپه / تپه - قلعهی دختر :
سئیرانتپه ! بمبآلانېـن گؤلۆنی
قوروتدولار آغـلاتدېلار ائلینی
قېزقالا دا قېزېن تؤکدو تئلینی
چۏخ ایچمیشیک چشمهسینین سویونو
اؤزۆ قازېب دؤنگـه-دؤنگـه قویونو
در شمالیترین محدودهی شهر خسروشاه، قیزقالا ( اوغوز قالا ؟ ) یا تپهقلعهی دختر قرار دارد. البته قیزقالاهای دیگری نیز مرتبط با قیزقالای خسروشاه وجود دارد که بر همین اساس بهتر است از آن تحت عنوان سایت قیزقالا یاد گردد. چرا که یکی از آنها در کهنکوی بایرام خسروشاه ، و دیگری نیز در کهنکوی کلجاه، و سومی نیز در آماقان واقع شده است که طبق نقل قول پیشینیان هر سه قیزقالای مذکور از طریق تونلهای زیرزمینی به قیزقالای خسروشاه متصل هستند. در زمان پهلوی اول و دوم در راستای تحریف و جعل و تکذیب آثار تاریخی آذربایجان و نیز زیادهخواهی و حرص و طمع شهر همجوار از فرصت پیشآمده نهایت بهره را بردند و در کنار دیگر تحریفها و تخریبهای اماکن تاریخی و تغییر توپونیمها و جاینامهای مربوطه، قیزقالای موجود در بایرام را تحت عنوان " دیزقالا "جا زدند تا از اینطریق ایجاد انحراف تاریخ واقعی این بلاد ریشهدار و تاراج اراضی خسروشاه سهلتر صورت پذیرد.
قلعههایی نظیر شاه قالا - قالاچا - قالابان - قیزقالا – نارین قالا – شاق قالا ، پیر قالا ، قارپینهلی و .س ؛ نیز در جوار قیزقالای خسروشاه قرار دارند که مرکزیت همهی آنها قیزقالا و سه تپهی اصلی دیگر موجود در خسروشاه است ...

سئیرانتپه :
سئیرانتپه ! سنه قربان جانېمېز
قاینار سنیـن توپراقېنا قانېمېز
سنسن حرمتیمیز سنسن شآنېمېز
هر طرفین باغ باغچادېر بولاق دېر
افسوس ! بیر آز ائلین سندن اوزاقدېر
ای ائلینین شرافتلی تپهسی
افـتـخارلی شهـامتلی تپهسی
هم شوکتلی هم عزتلی تپهسی
اؤز ائلینین چکدین غمین آتمادېن
احسن سنه شانلی یوردون ساتمادېن
-با نهایت تاسف و اندوه! و با توجه به عدم رضایت اهالی این منطقه از تقسیمات نادرست اراضی، ما میتوانیم سئیرانتپهی فعلی را به صورت بسیار خلاصهواری چنین معرفی کنیم :
با نگاه به نام این تپه در معنای سئیرانگاه یا گردشگاه و همچنین اسامی کهن موجود در حاشیهی این تپه اعم از رودخانهها، درهها، چشمهها، برکه - باغهایی با اسامی کهن، و تطبیق آن با هر سه تپهی دیگر؛ که در هر چهار پایه و چهار سوی این تپهها، چهار برکه و چشمه ( گؤل – گؤزه )-ی بسیار قدیمی موجود است و از آن جملهاند: پره باغ ؛ شمشرف / شمشارا و دینگو / دینگیر ؛ که از میان آنها، دو برکه چشمه هنوز آبدار است و پا برجا ؛ یکی از آنها کلا محو شده و چشمهی دیگری نیز خشکیده است که خوشبختانه هنوز شکل هندسی برکه بؤیوک دینگیر سرجای خود قرار دارد. همانند تحریف نام قیزقالا در کهن روستای بایرام خسروشاه که در سطور فوق اشاره شد ، واژهی دینگیر موجود در آن روستا نیز به همان دلیل مذکور توسط زیادهخواهان و سوء استفادهگران منطقه تحریف شده و به حالت " گیندوو " یا " جیندوو " در آورده شده است. در حالی که نام دینگوو / دینگیر ، هنوز در زبان سالمندان آن روستا جاری است که با آگاهی کامل از مقصود اصلی متقلبان، نام دینگوو یا دینگیر را هنوز زنده نگه داشتهاند. همچنین: قلعه و درهی دینگیر؛ پاشیباشی یا پاشا باغی؛ دیزه درهسی؛ ساوان / سادانباشی ( نکتهی مهم عبارت از این که در اسناد مربوطه تحت عنوان ساوان آورده شده است) ؛ چشمه، کوه و درهی صراف که حدودا در چهارصد پانصد قدمی به طرف « پادگان شهید قاضی خسروشاه » واقع گردیده است. در نهایت، خود تپهی سیران یا همان سئیرانتپه که قسمت رو به سمت خسروشاه آن، تبریز را پیش رو قرار میدهد...
باری! در اینجا نیازی جهت تشریح لغت سئیرانتپه برای مخاطبانترکزبان نیست، چرا که از لغات پرکاربرد بومیان این مناطق است. معدود افرادی نیز به جای سئیران، جئیران و جئیرانتپه را بکار میبرند که باز ، با توجه به وجود تپهای همنام در نیشابور و نظرآباد استان البرز حائز اهمیت است؛ خصوصا در مجاورت جئیرانتپهی نظرآباد، تپهای تحت عنوان یانتپه قرار دارد که تداعیگر لغت کناری است ( تپهی کناری ) ...
نظر به اسامی حول سئیرانتپهی خسروشاه، و نقل قول پیشینیان و شکل ظاهری کنونی، و با در نظرگیری آبخیزی آن، وجود چشمههای بسیار قدیمی با عناوین و اسامی بسیار کهن و بارداری این لغات که اشاره شد، و همچنین اغلب مالکانی که تا همین اواخر جزء افراد صاحبنام خسروشاه به حساب میآمدند ؛ بایسته است تا قدر چند جملهای هم که شده، در اینباره توضیح آورده شود که در ظاهر امر بین دو واژهی جئیران و سئیران تفاوتی مشهود نیست چراکه هر گردشگاهی را جئیران، و هر ماده آهویی را گردشگاهی باید. اما بر مبنای میتولوژی، جیران جزو حیوانات اسطورهای به شمار میآید... -همینطور کشف فسیل کاجهای مسن و نیز حیوانات جنگلزی و آبزیان در آن حوالی که اکنون خشکِ خشک و بایر هستند.
علاوه بر شکل ظاهری چندین تپه پشت سر هم در حاشیه این تپه مادر که شباهت زیادی به گورکان دارند، وجود باغ و برکه و چشمهی پرهباغ یا پرهدیزه، که از آن زائیده شده : پردیس فارسی، پرادیزیوس یونانی، پارادی فرانسوی و پارادایس انگلیسی و فردوس عربی که هر پنج را معنی ، باغ یا بهشت برین است. ( در مورد لغت پرهدیزه ر. ک. آرشیو موضوعی پرهدیزه - خسروشاه ، همین وبلاگ ) ؛ بدینسان اصطلاح دینگو / دینگیر ( تانری / تاری ) که همانا واژهایست سومری ؛ و نیز بانظر به سیرانتپه استانبول ترکیه و اوشنویهی مهاباد ( سویوق بولاق ) که همه و همه نشانگر اهمیت این نام ترکی ( سیران ) میباشد...
- بنا به نقل قول اهالی دستآوردهای هیئت تحقیقی پنج نفری آمریکایی، که در نیمه اول دهه پنجاه.ش. ازحوالی آن تپه ( ساوان / سادان ) صورت گرفته است با گذر نیم قرن هنوز مجهول مانده و باز با تکیه بر گفتههای قدیمیها خاکبرداری بخش شرقی خود تپه سیران در آن دوران صورت گرفته است!
- سنگ قبر مرمرین از آن مکان به کتابخانهی عمومی خسروشاه انتقال داده شده بود، که متاسفانه این سنگ قبر از آن مکان...
- گورهای جمعی با استخوانهای درشت انسانی از باغهای آن حوالی حین تبدیل بخشی از باغات درختی به تاکستان.
- سه سکه در دامنهی شمالی با ضرب « لاالله الاالله » در یک طرف و در روی دیگر « محمدا رسول الله »...
- قبر سنگی در حاشیهی کروانیۏلو ( مسیر کاروانرو ) با در ورودی سنگی و ابعاد تقریبی ارتفاع صد و سی سانت، طول دو و نیم متر، عرض یک و بیست الی یک و نیم متر و دریچهای در مرکز سقف و چراغدانی حکاکی شده در سنگ سقف از خود سنگ و یک سقف دوده گرفتهای که گویا از همان چراغدان بوده است. این گور سنگی، در اواخر دهه هفتاد حین کندن فونداسیون توسط کارگران یافت میشود، و در همان دقایق اول توسط مسئولان و سازمان میراث فرهنگی استان رؤیت میگردد. طبق نقل قول شاهدان عینی : درب سنگی آن را کنار گذاشته، و اسکلت مردهای روی خاک نرم که در اصطلاح بومیان " گؤی کپیر " گفته میشود؛ و سکویی در سمت راست گور ؛ و جنازهای که به حالت دراز کشیده بوده است. همینطور النگویی در بازوی چپ جسد، با جنسی شبیه سنگ، به دو رنگ سیاه و سپید رؤیت میگردد.
سفالهای پراکنده؛ در بخشهایی وفور کهن سفالهای شکسته مشاهده میشود.
گودی تندیره مانند در دامنهی سئیران ( جنوب شهر ) شبیه قاربینهلی واقع در قیزقالای موجود در شمال شهر ) .
وجود تنور نانوایی بسیار قدیمی ...
-طبق برخی منابع در این محل جنگ قشون اعراب با بابک خرمدین در دورهی عباسیان ...
درگیری قشون اعراب در زمان فتح ایران و آذربایجان؛ که علاوه بر آن کتاب، در منبع تاریخی دیگری نظیر « روضاتالجنان » عنوان شده است. آخرین سند عینی و کتبی و شفاهی ما از اهمیت آن منطقه، وجود مزار امیر قشون عرب در دیزه ( دیزج امیر مدار ) یا " سلطانداغی " به نام مقبرهی امیر مضر بن عجیل در نزدیکی سیرانتپه است، که بدان نیز اشاره شد ...
باز تاکید میورزیم که باتوجه به این چهار تپه در چهار سمت و سوی خسروشاه ؛ میتوان چنین اذعان داشت که در گذشته این شهر باستانی ( خسروشاه ) توسط این چهار تپه محصور شده بود. به نوعی میتوان اذعان داشت که این چهار تپهی متصل به هم در اصل چهار دروازهی ورودی این کهنشهر به شمار میآمدند...